مسئله 2194- چهار كار در سر بريدن حيوانات
مستحب است:
اوّل: موقع سر بريدن گوسفند، دو دست و يك پاى
آن را ببندند و پاى ديگرش را باز بگذارند، و موقع سر بريدن گاو، چهار دست و پايش
را ببندند و دم آن را باز بگذارند، و موقع كشتن شتر دو دست آن را از پايين تا
زانو، يا تا زير بغل به يكديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند، و مستحب است مرغ
را بعد از سر بريدن رها كنند تا پر و بال بزند.
دوّم: كسى كه حيوان را مىكشد رو به قبله
باشد.
سوّم: پيش از كشتن حيوان آب جلوى آن بگذارد.
صفحه 337
چهارم: كارى كنند كه حيوان كمتر اذيت شود، مثلاً
كارد را خوب تيز كنند و با عجله سر حيوان را ببرند.
مسئله 2195- هفت كار در كشتن حيوانات مكروه
است:
اوّل: آنكه كارد را پشت حلقوم فرو كنند و به
طرف جلو بياورند كه حلقوم از پشت بريده شود، يا سر را از قفا ببرند.
دوّم: در جايى حيوان را بكشند كه حيوان ديگر
آن را ببيند.
سوّم: در شب يا پيش از ظهر روز جمعه سر حيوان
را ببرند، ولى در صورت احتياج عيبى ندارد.
چهارم: خود انسان چهارپايى را كه پرورش داده
است بكشد.
پنجم: پيش از بيرون آمدن روح، پوست حيوان را
بكنند.
ششم: پيش از بيرون آمدن روح، مغز حرام را كه در تيرۀ پشت است ببرند.
هفتم: پيش از بيرون آمدن روح، سر حيوان را از
بدنش جدا كنند.
شكار با اسلحه
مسئله 2196- هرگاه حيوان وحشى را با اسلحه
شكار كنند، با پنج شرط پاك است و اگر حلال گوشت باشد، حلال نيز مىشود:
اوّل: شکار با اسلحۀ برنده مانند كارد و
شمشير يا نيزه و تفنگ باشد، به طورى كه بدن حيوان را پاره كند و از او خون جارى
گردد.
دوّم: شكاركننده مسلمان باشد، خواه زن باشد
يا مرد، بالغ باشد يا غيربالغ، شيعه باشد يا سنّى، ولى بايد ناصبى نباشد.
سوّم: اسلحه را براى شكار كردن حيوان به كار
برد و اگر مثلاً جايى را نشان كند و اتّفاقاً حيوانى را بكشد، خوردن گوشت آن حرام است.
چهارم: در وقت به كار بردن اسلحه، نام خدا را ببرد، ولى اگر
فراموش كند يا مسئله را نداند اشكال ندارد.
پنجم: وقتى به حيوان برسد كه مرده باشد و
چنانچه وقتى برسد كه حيوان جان دارد، بايد آن را ذبح كند.
صفحه 338
مسئله 2197- اگر دو نفر حيوانى را شكار كنند
و يكى از آنان مسلمان و ديگرى كافر باشد، يا يكى از آن دو نام خدا را نبرد، آن
حيوان حلال نيست.
مسئله 2198- اگر بعد از آنكه حيوانى را تير
زدند، مثلاً از كوه پرت شود يا در آب بيفتد و انسان بداند كه حيوان بهواسطۀ تير و
پرت شدن از كوه يا افتادن در آب جان داده، حلال نيست.
مسئله 2199- اگر بهواسطۀ شكار كردن حيوان دو
نيم شود، چنانچه وقتى برسد كه حيوان جان داده است هر دو قسمت حلال است، امّا اگر
حيوان زنده است، چنانچه وقت براى سر بريدن دارد آن قسمتى كه در آن سر نيست حرام است و آن قسمت ديگر حلال است اگر آن را ذبح كند.
شكار با سگ
مسئله 2200- اگر سگ شكارى حيوان وحشى را شكار
كند، با شش شرط پاك است و اگر حلال گوشت باشد، حلال نيز مىشود:
اوّل: سگ را براى شكار تربيت كرده باشند.
دوّم: كسى او را براى شكار بفرستد و اگر از
خودش برود فايده ندارد.
سوّم: فرستنده مسلمان باشد، خواه زن باشد يا
مرد، بالغ باشد يا غيربالغ، شيعه باشد يا سنى، ولى بايد ناصبى نباشد.
چهارم: وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد، ولى
اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسئله آن را ترك كند اشكال ندارد، و اگر وقت
فرستادن سگ، نام خدا را نبرد و پيش از آنكه سگ به شكار برسد نام خدا را ببرد، حلال
است.
پنجم: شكار بهواسطۀ زخمى كه از دندان سگ
پيدا كرده بميرد، پس اگر سگ شكار را خفه كند يا شكار از دويدن يا ترس بميرد، حلال
نيست.
ششم: كسى كه سگ را فرستاده، وقتى برسد كه
شكار جان داده باشد؛ امّا اگر وقتى برسد كه شكار جان دارد، بايد آن را ذبح كند.
مسئله 2201- هرگاه چند سگ را براى شكار
حيوانى بفرستد، اگر شرايطى كه گفته شد در همۀ آنها مراعات شود شكار حلال است، و
اگر همه را با هم بفرستد يك بسم اللَّه براى همۀ آنها كافى است، و اگر در بعضى از
آنها شرايط مراعات نشود، شكار حرام است، و اگر چند نفر يك سگ يا سگهايى را بفرستند،
بايد همه مسلمان باشند و در وقت فرستادن نام خدا را ببرند.
صفحه 339
مسئله 2202- اگر سگ را براى شكار حيوانى
بفرستد و آن سگ حيوان ديگرى را شكار كند، آن شكار حلال است، و نيز اگر آن حيوان را
با حيوان ديگرى شكار كند، هر دوى آنها حلال مىباشند.
مسئله 2203- اگر با سگ گلّه يا باز يا حيوان
ديگرى غير از سگ شكارى، حيوانى را شكار كند، آن شكار حلال نيست.